استادعلیرضاطبایی وشاعران جوان دهه ی پنجاه

سال ۱۳۴۵به بعد،نوشتن شعررابنابه دلایل معلوم ونامعلوم بسیاری،آغازودرفضای دانش آموزی دبیرستان های شهر،دوستان دیگری ازهمسالان خودرا پیداکرده بودم که به این درد مبتلا شده بودند.علی صبوری ،حسین وثوقی وبعدها کریم رجب زاده ودیگران.
ازآنجاکه پرداختن به شعروهنر،درذات خود،آدمی راجویای نام میکند،طولی نکشید که به غالب روزنه های موجود آن سالها،سرک کشیدیم وازطریق رسانه های شنیداری استان ونوشتاری ومطبوعاتی پایتخت ،به اسم وآوازه ی درخوری هم رسیدیم.درابتدا وازهمان سال ،شعرهایم رابه مجلات صبح امروز،تهرانمصور،بانوان وزن روزو....می‌فرستادم که با عنایت مسوولین ادبی آن مجلات چاپ میشد.بامجله ی جوانان وصفحه ی شعرآن درسال ۱۳۴۸آشناشدم وبامسوول پرحوصله ی آن که بامتانت وهوشمندی بی نظیری ،به راهنمایی جوانان ونوآمدگان درصفحه ی مشاورادبی ،می پرداخت .علیرضا طبایی که ازشیرازدرسال ۱۳۴۰به تهران آمده بود،درسال۱۳۴۷مسوول صفحه ی شعرمجله ی جوانان شدوآنراباکیفیت بهتری نسبت به دوره های پیش ،اداره می‌کرد.
دوشنبه های آن سالها ،از هرگوشه ی کشور وشهرهای گوناگون ،شاعران بسیاری باشعرهایشان ،درمجله ی جوانان حضورمی یافتند وباهم آشنامیشدند.ازآستاراتااسترآباد،ازتبریزتامشهدوشیروان ،ازاهوازوکرمانشاه وآبادان وشیرازتارشت و لاهیجان ولنگرودو........شاعران جوان ،شعرهایشان رابرای علیرضاطبایی وصفحه ی شعرزیرنظراو میفرستادندواوبدون توجه به موقعیت اجتماعی افرادوتنهابراساس ارزش وجوهرشعری اثرارسالی ،نسبت به چاپ آن ،همت می‌گماشت.
به نوآمدگان ،توصیه ی اکیدداشت،تابه مطالعه ی دقیق وعمیق آثاربزرگان شعرقدیم ومعاصر،بنشینند،تابه غنای ادبی وهنری نوشته هایشان بیفزایند.بسیاری ازنام آوران شعروادب امروز،اولین عرصه ی عرض اندام هنری شان ،ازهمین صفحه ی شعردوشنبه های مجله ی جوانان وراهنمایی وتشویق علیرضاطبایی بوده که بعدها بنابه ضرورت های پیش آمده ،به عرصه های دیگری پیوسته اند.درهمین صفحه ی شعربودکه هرشهری ،بااسم یک تاچند تن ازشاعرانش ،شناخته می‌شد. شیرازباهمایون یزدانپوروشهرام شمس پور،....آستارابااکبراکسیر،لنگرودباکریم رجب زاده و....شیروان با قدرت اله شریفی،مشهدبارضاافضلی و....کرمانشاه،باوفاومحبت وعاطفی و،،،،،،،به راستی که چه رفاقت های ناب وپایداری ، ازبرکت وجودهمین صفحه ی شعروتاثیراستادعلیرضا طبایی دربین شاعران سراسرکشور،به وجودآمد.
درسال۱۳۵۰که برای تحصیل به دانشگاه فردوسی مشهدر فته بودم باهمین آشنایی که باشاعران حلقه ی دوشنبه های علیرضاطبایی پیداکرده بودم،بااستادفقیدقدرت اله شریفی درشیروان واستادفقیدرضاافضلی درمشهد،به دوستی عمیق و دائمی، دست یافتم،چنانچه بعدهاباشاعران شهرهای دیگروازجمله اکبربهدارونددراندیمشک،همایون یزدانپوروشهرام شمس پورشیرازی،یداله عالیخانی خرم آبادی و.......
اگرچه علاقه ورویکرداستادطبایی دراداره ی صفحه شعرمجله،غالباً غزل وشعرهای موزون نیمایی بود،امااین به این معنانبودکه نسبت به شعرهای سپیدو شاملویی ودیگرفرم های ادبی بی توجه باشد.
استادعلیرضاطبایی درتابستان ۱۳۵۱برای اولین بار،همراه حسین یزدانی،دایی خوددریک سفرادبی ،به لیالستان لاهیجان میآیند،بعدازاینکه منهم بااستفاده ازتعطیلات تابستانی ،ازمشهدبه لیالستان وخانه ی پدری آمده بودم.درمدت یکهفته ای که دراینجابودندبااغلب شاعران لاهیجان ،جلسات شعرخوانی ودیدارهرروزه داشتند.علی صبوری،حسین وثوقی،علیرضاوجوادکریم،شمس معطر،بهرام بافکر،عزیزنصیری،ازجمله شاعرانی بودندکه درآن چندروزه،به دفعات،باطبایی دیدارداشتند.درطی چندین سال بعدهم ،به دفعات سفرادبی ایشان به لیالستان لاهیجان ادامه پیداکرد‌که دراین سفرهای بعدی ،بانوسیمین خانم ،همسراول استاد،ایشان راهمراهی می‌کردند.آخرین سفرعلیرضاطبایی به لیالستان لاهیجان درسال۱۳۶۲به همراه روزبه،فرزنداولشان ،اتفاق افتادکه البته سفری یکروزه وبسیارکوتاه بود.غایب این سفراخیراستاد،بانو سیمین خانم بودکه پدرومادرفقیدم،باتوجه به علاقه ای که نسبت به این زوج دوست داشتنی داشتندازخبرمتارکه ی ایشان ،بسیارغمگین وافسرده می‌شوند.بعدازآن ،تاهمین اواخر،غالبااز طریق تلفن ،ازحال هم جویامیشدیم.
یادونام وخاطره ی استادعلیرضاطبایی راکه درتربیت وتشویق یک نسل ازشاعران،نقش به سزایی داشتند،گرامی میداریم

محسن بافکرلیالستانی
۲۷مردادماه ۱۴۰۴لیالستان لاهیجان