تا افق نارنجی ...

کجا می توانم ترا دیده باشم؟
تو که بی شباهت ترینی
به هر آدمیزاد و نا آدمیزاد
تو باید فراسوی رویای من بوده باشی
که گاهی مرا می بری
تا افق های نارنجی رنج و بیداری شور و احساس .

محسن بافکرلیالستانی