دیدار
دیدار
------
هنوزهم گاهی به دیدارم می آیی
برای لحظاتی کوتاه
پیچیده درپیراهنی که بوی جوانی می دهد
سواربرهمان پای افزاری که همیشه
دویدن آهورا برایم تداعی می کرد
امروز اما دقیقه ای بیشتربمان
شاید باردیگر من نباشم
وآنکه را به وعده گاه می بینی
جوانی ات را به خاطر نیاورد
محسن بافکرلیالستانی
ازمجموعه،خاطره ای ازیک سحرگاه بارانی،چاپ وانتشار،۱۳۹۴نشرفرهنگ ایلیا
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و سوم خرداد ۱۴۰۱ ساعت 0:47 توسط محسن بافكر ليالستاني
|